در هجده دی ماه سال هزار و سیصد نود و هشت یک اتفاق بسیار ناگوار نه تنها ایران بلکه دنیا را در شوک و ماتم فرو برد. پرواز مسافربری متعلق به هواپیمایی بین المللی اوکراین به مقصد کی یف هدف شلیک پدافند هوایی قرارگرفت و ساقط شد. پس از بررسی های انجام شده، دلیل شلیک موشک به این هواپیمای مسافربری، خطای انسانی غیر عمد در تشخیص شیء پرنده اعلام شده است.
در این مقاله سعی دارم این موضوع را از لحاظ شناختی مورد بررسی قرار دهم. البته این موضوع از لحاظ شناختی جای کار بسیار دارد و ساعتها می توان در مورد آن نوشت و حرف زد ولی این مقاله به خطای انسانی غیر عمد می پردازد. فرد نظامی که این شلیک را انجام داده است حتما از لحاظ شناختی معدل پایینی را دارد. او اگر از مهارت تجزیه و تحلیل ، کنترل گری ، توجه ، مهارت تصمیم گیری و حدس زدن بالا و مناسب برخوردار بود، هیچوقت این این فاجعه اتفاق نمی افتاد.
اگر قبل از اینکه آن شخص را در آن موقعیت حساس قرار می دادیم از او یک تست شناختی می گرفتیم، هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد. در یک تست و تحلیل شناختی متوجه می شویم که آیا آن نیرو مناسب برای شغل حساس نظامی گری هست یا خیر. در خیلی از موارد دیده شده است که انتخاب یک فرد نامناسب برای یک شغل حساس، چه تبعات نا خوشایندی به دنبال دارد. پس از اجرای یک تست و تحلیل شناختی ، می توان بر روی نقاط ضعف تمرکز کرد و راه کارهایی برای آنها پیدا کرد. بدون شک نیروهای نظامی حتما باید از علوم شناختی استمداد بطلبند تا بتوانند برداشت دقیقی از پتانسیل های نیروهای خود داشته باشند. البته این فرایند شناختی در یک تست و تحلیل خلاصه نمی شود و چندین مرتبه باید یک متد تکرار شود تا نتیجه مورد نظر حاصل شود. به طور یقین اگر این تستها و تحلیل ها در بدو استخدام یک نیروی نظامی صورت گیرد، می توان در صورت وجود مشکل شناختی ، فرد موردنظر را در یک فرایند پنج الی هشت ماهه تا حد زیادی تقویت کرد.
امیدوارم روزی همه ما به این نتیجه برسیم که تمسک به روشها و مدل های غیر علمی و کهنه دیگر جوابگوی نیاز های امروز ما نیستند و باید به روش دیگری فکر و برنامه ریزی کرد.